نوشته ی زیر حاصل میز گردی است که شبکه ی تلویزیونی المنار وابسته به حزب الله لبنان ،در برنامه ی <الکلمه ی الطیبه > اقدام به بر گزاری آن نموده است ، موضوع این بر نامه مهدویت و معتقدات جریان مسیحیت صهیونیستی بوده است که تقدیم علاقه مندان می گردد./برای مطالعه ی این مطلب به ادامه مطلب بروید/
شرکت کنندگان در این میزگرد عبارتند بودند از :
1)دکتر جیروم شاهین ؛مشاور مطبوعاتی مجلس کلیساهای خاور میانه یحی
2)شیخ شفیق جرادی ؛مدیر مرکز برسیهای اسلامی معارف فلسفی (شیعه)
3)دکتر شیخ محمد الصیام ؛رئیس دانشگاه اسلامی غزه در فلسطین اشغالی (سنی )
این میزگرد با این سوال شروع شد که نظریه "ارض موعود" را که یهودیان با اتکا به آن سرزمین فلسطین را اشغال کردند چگونه تفسیر می کنید ؟
استاد جیروم شاهین: صهیونیستها گمان می کنند که وعده ی بازگشت به ارض موعود امروزه از طرف خداوند برای کشور اسرائیل که در سال 1947 میلادی ایجاد گردیده عملی شده است .اما آنها در اشتباه هستند چون این وعده ی بازگشت در دوره پیامبری و دعوتع حضرت عیسی عملی گردید و خداوند این وعده را در میان قوم یهود با گزینش عیسی عملی کرد.این گزینش الهی به این معنا ست که خداوند از میان همه اقوام، قوم یهود را برگزید و از میان آنها عیسی مسیح را برگزید تا رسالت الهی را نخست در میان یهود و سپس در سر تا سر جهان تبلیغ کند.
خداوند ملت یهود را نه به عنوان قوم ممتاز بلکه به عنوان یک بستر آغاز برگزید چون لازم است دعوت الهی و پیامبری به لحاظ عیسی شدن و واقعیت یافتن از میان مردمی معین و در یک سرزمین معین و تاریخ معین باشد و خداوند هم قوم یهود را در عهد حضرت عیسی مسیح بر گزید تا پیام خداوند از این طریق وارد تاریخ بشری گردد.اما برداشت و توهم صهیونیستها از ارض موعود و قوم برگزیده خداوندی کاملا یک قرائت تحریف شده و مردود از کتاب مقدس است .
_مجری شبکه المنار در ادامه پرسید : اما در غرب شاهد رویکردی هستیم که دین را از سیاست جدا می کند اما همچنان که حضرت استاد فرمودند امروزه غرب و به ویزه رهبران غربی رهبر ی سیاسی شان مبتنی بر داده های صلیبی و عقیدتی است . و در این میان ایالات متحده از باب نمونه ، رفتار صرف عقیدتی دارد .بر این مبنا آیا در غرب ما شاهد یک نوع آمیزه و اختلاطی از اهداف سیاسی و دینی هستیم ؟ آیا این با جدایی دین از سیاست هماهنگی دارد ؟ و آیا کلیسا از دولت جداست؟یا اینکه کلیسا هم در این پروزه همکار دولت است؟
استاد جیروم شاهین:در حوزه ی طرفداران لائیسم رویکرد های متفاوتی نسبت به دین دیده شده است. برخی از آنها لائیسم را به صورت افراطی قرائت کرده اند و قائل شده اند به اینکه لائیسم و دنیا گرایی(سکولاریسم) همردیف بی دینی و ضدیت با دین است.اما واقعیت خلاف آن است و ما می بینیم آنهایی که معتقد به لائیسم هستند اقرار می کنند که یک لایه عمیق فکری دینی در ماورای اندیشه آنها نهفته است اما نسبت به نظام حاکم و رزیم سیاسی ما با یک سری از متغیر های اثر گذار رو به رو هستیم که باید متو.جه آنها باشیم.البته مسئله تا حدی پیچیده هم هست . در این راستا توجهم به تحلیل یکی از نویسندگان جلب شده است ، وی می گوید بعضی از احکام و رهبران غربی برداشت سیاسی شان از جهان ، برداشت توراتی است و جهان و هستی را به دو گروه خیر و شر تقسیم می کنند.
اگر تفکرشان بر تورات باشد با دو جبهه معارض در عالم مسیحی رو به رو میشوند که از این قرار است:
1)جبهه معارض کاتولیک ها
2) جبهه معرض ارتودوکسها
و مسیحیان درستکار هرگز نمی توانند تفسیری نقد شده از تورات را بپذیرند حتی پروتستانها هم با بینش توراتی و منحرف شده از انجیل مخالفت می کنند.
استاد شاهین :بله بله ،کاملا درست است که مسیحیان واقعی نمیتوانند اینتفسیر تحریف شده توراتی از جهان را بپذیرند اما لازم است بگویم که شاهد یک چالش در قرائت های انجیل هستیم و چالش مزبور، در اصل یک بینش یهودی دارد که از عهد عتیق یا تورات نشات می گیرد.
داستان از این قرار است که مواجهه با دو عهد عتیق (تورات )و عهد جدید (انجیل)هستیم . عهد جدید که انجیل باشد عهده دار تعریف و تفسیر روشن از عهد عتیق است ؛ یعنی دوش انجیل است که بیاید و پرده از روی عهد عتیق بردارد و نه عکس آن
اما در این راستا ما شاهد یک کودتا هستیم که از سوی بعضی از مسیحیان غیر مسئول و اهمال کار صورت گرفته است و این کودتای درونی سعی دارد مطالب عهد جدید را به گونه ای قرائت کند که به سود یهود باشد یعنی به جای اینکه انجیل روشن کننده و جهت دهنده ی تورات باشد اینها آمده اند به اشتباه ، تورات را به عنوان معرف انجیل گرفته اند و گمان می کنند که تورا ت باید راهنما باشد.این کودتای درونی تنها کودتا بر علیه مسیحیت نیست بلکه یک نوع کودتا و کج روی علیه عهد عتیق نیز تلقی می شود ،چون تورات اصیل هم راضی به این پروزه نیست . بر اساس سلسله ی نبوت ، عهد عتیق یا تورات درست زمانی قابل درک است که با آیات انجیل مطابق باشد و قرائت انجیلی از آن مستفاد گردد؛ نه اینکه مقدم موخر و موخر مقدم گردد.
این پروزه ی صهیونیستی غیر معقول.این قرائت انجیلی غیر معقول توطئه است صد در صد در خدمت صهیونیسم و خواهان تحریف انجیل و گمراه نمودن مسیحیان و این همان مسیحیت توراتی است که شاهد آن هستیم که در عمل از کیان صهیونیست و دیگران حمایت می کند و قبل از هر چیز یک اعلام جنگ علی خود مسیحیت است و این مسیحیت است که به اسارت یهود در آمده است.
از خداوند می خواهیم مسیحیت را از این اسارت رهایی دهد ،زیرا ما شاهد بودیم که اولین انجمن و دومین انجمن کلیساها دقیقا در همان شهری برگزار شد که صهیونیستها اولین کنگره تاریخی خود را در آن برگزار کرده بودند. وعملا تئوری های واهی توراتی را مبنی بر اینکه یهودیان به عنوان قوم برگزیده خداوند به سوی سرزمین موعود (فلسطین ) حرکت نمایند، می پذیرد.
هیچ کس تصور نمی کند که آنها (روءسای کلیسا ها) از اهداف و نظرات صهیونیستها اطلاعی نداشت ند و یا نمی دانستند؟! از همین جا بود که نقطه ی انحراف تمایل مسیحیت به سوی یهود و صهیونیسم و برداشتهای توراتی و انحرافی، سازمان یافت و آنها جهان را بر اساس دیدگاه تحریف شده تورات باز بینی کردند. دیدگاهی که بر دو محور شر و خیر است و می گوید انسانها و افراد بشر یا خوبند و که همان یهودیان مورد نظرشان هستند و طبعا بری و پاک از هر جرمی هستند و باید مورد حمایت قرار گیرند.و دیگر کسانی که در دیگر سو هستند،یعنی دسته ی گنهکاران که برای آنها هیچ حقی قائل نیستند.
این روه شامل مسلمانها و پیرو ادیان دیگر است که برایشان به عنوان ملت و کشور هیچ ارزشی قائل نمی شوند.
ادبیات سیاسی و روال رسانه های جمعیشان هم دقیقا در همین راستا حرکت می کند.اوج تفکر مزبور در راهبرد سیاست خارجی ایالات متحده امریکا تجلی می یابد که خواهان حفظ و بقاء و بازسازی اسرائیل است.
البته این ظاهر مسئله است اما در واقع این اسرائیل است که به امریکا دیکته می کند . اکنون در پایان پاسخ می گویم که جایگاه ما در چار چوب جهانی در جایی است که اسرائیلی ها معین می کنند حتی آن را به همه تحمیل می کنند.